باز دوباره
شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۴۰ ب.ظ
در فکر توام ، خواب ندارد دل زارم
در فکر تو بودن همه ی دار و ندارم
هر شب به امید رخ تو رفته به بالین
هر صبح به یاد تو سر از تخت بر آرم
بانو ! تو همان حس عجیبی که دمادم
از میکده ی چشم تو من مست و خمارم
آغوش تو دریاست و از ساحل عشقت
باید که دل خویش به دریا بسپارم
من باخته ام در تو همه هستی خود را
اما تو مرا باز کشاندی به قمارم
یک بار تو را دیدم و یک عمر پس از آن
هی وسوسه ی " باز دوباره " شده کارم
سجاد نوبختی
- ۹۴/۱۱/۱۷